Sunday, September 11, 2011

بهشتی ۲۸

دلم تنگ است برای همان شهری که در گوشه ای از کویر ارمیده .برای شهری که می گویند اخر دنیاست. برای همان اخر دنیا دلم تنگ است

ادرس دقیق دلتنگی من خانه ای است کلنگی در خیابان بهشتی ۲۸

خانه ای کلنگی با یک دنیا عشق.با ساکنانی پر مهر و عاشق.اینجا دفتر کار ماست

دلم تنگ است . برای سلام و احواپرسیهای اول صبح.

برای صبحانه دسته جمعی که فرشید مینشيند راس مجلس و به ترتیب هر کس جای خودش و بعد هم صحبت و خنده و شوخی.... گاهی دعوا

دلم تنگ است برای همان مثل .......کار کردنمان که روزهای زیادی غروب خورشید را ندیدیم چون خورشید زودتر از ما رفته بود خانه اش

دلم تنگ است برای ناهار های دسته جمعی.برای اشپزخانه ای که دیگر ظهرها وقت ناهار صدا به صدا نمیرسد.حتی دلم برای همان مایکروفری که غذا گرم کردنش داستانی است.

دلم برای گوشه گوشه ان خانه که دفتر کارمان است تنگ است.برای حیاطش برای اتاق جوجه ها

برای ان الاچیق وسط حیاط که با عزت گپ بزنیم

چقدر جایت خالی است عزت

دلم برای ان خانواده ای که انجا دارم تنگ است که براستی خانواده ایم برای یکدیگر

دلم تنگ است برای خندیدنها بحثها دلخوریها

دلم برای همه شما تنگ است

برای تو سمیرای همیشه پر شورو پر سرو صدا که صبرت را مي ستايم

مریم پرنشاط با همه دغدغه هایت

ساناز ارام و با پشتکار

مادران عاشق مادری یکی ارام ,یکی پرشور,

شاداب

لیا

محبوبه سنگ صبور

یاسر حامی كه مو هبتي بود همكار بودن با تو

ابوذر مهربان

پوران.......برای حمایتهایت برای مهربانیهایت و برای خیلی چیزها.....برای اینکه بنشینیم ریپورت بنویسیم اطلاعات انالیز کنیم

فرشید دلم حتی بحث و دعوا با تو هم تنگ است...برای مهربانیهای مدل فرشیدی

برای زهرا خانم که همه این سالها برایم مادری کرد

برای اقای ثنایی حسین زاده نارویی


ایدای صادق و مهربانم که دغدغه های این روزهایش را خوب می فهمم.


دلم برایتان تنگ است

لیون نوزدهم شهریور هزارو سیصد و نود

No comments: