خرداد......ماه من
Monday, May 21, 2012
Friday, May 18, 2012
زندگی، بدون روزهای سخت نمی شود
زندگی، بدون روزهای سخت نمی شود؛ بدون روزهای اشک و درد و غم..
اما روزهای سخت، همچون برگهای پاییزی، باور کن که شتابان فرو می ریزند، و در زیر پاهای تو، اگر بخواهی، استخوان می شکنند، و درخت استوار و مقاوم بر جای می ماند.
و برگهای پاییزی بی شک در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت، سهمی از یاد نرفتنی دارند...
از کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم، نادر ابراهیمی
اما روزهای سخت، همچون برگهای پاییزی، باور کن که شتابان فرو می ریزند، و در زیر پاهای تو، اگر بخواهی، استخوان می شکنند، و درخت استوار و مقاوم بر جای می ماند.
و برگهای پاییزی بی شک در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت، سهمی از یاد نرفتنی دارند...
از کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم، نادر ابراهیمی
Tuesday, May 15, 2012
برویم ای یار، ای یگانهی من! دستِ مرا بگیر!
برویم ای یار، ای یگانهی من! دستِ مرا بگیر!
سخنِ من نه از دردِ ایشان بود،خود از دردی بودکه ایشانند!
اینان دردند و بودِ خود را نیازمندِ جراحات به چرکاندر نشستهاند.
و چنین است که چون با زخم و فساد و سیاهی به جنگ برخیزی
کمر به کینات استوارتر میبندند.
... برویم ای یار، ای یگانهی من!
برویم و، دریغا! به همپاییِ این نومیدیِ خوفانگیز
به همپاییِ این یقین که هر چه از ایشان دورتر میشویم
حقیقتِ ایشان را آشکارهتر در مییابیم!
احمد شاملو
سخنِ من نه از دردِ ایشان بود،خود از دردی بودکه ایشانند!
اینان دردند و بودِ خود را نیازمندِ جراحات به چرکاندر نشستهاند.
و چنین است که چون با زخم و فساد و سیاهی به جنگ برخیزی
کمر به کینات استوارتر میبندند.
... برویم ای یار، ای یگانهی من!
برویم و، دریغا! به همپاییِ این نومیدیِ خوفانگیز
به همپاییِ این یقین که هر چه از ایشان دورتر میشویم
حقیقتِ ایشان را آشکارهتر در مییابیم!
احمد شاملو
Subscribe to:
Posts (Atom)