Tuesday, May 15, 2012

برویم ای یار، ای یگانه‌ی من! دستِ مرا بگیر!

برویم ای یار، ای یگانه‌ی من! دستِ مرا بگیر!
سخنِ من نه از دردِ ایشان بود،خود از دردی بودکه ایشانند!
اینان دردند و بودِ خود را نیازمندِ جراحات به چرک‌اندر نشسته‌اند.
و چنین است که چون با زخم و فساد و سیاهی به جنگ برخیزی
کمر به کین‌ات استوارتر می‌بندند.
... برویم ای یار، ای یگانه‌ی من!
برویم و، دریغا! به هم‌پاییِ این نومیدیِ خوف‌انگیز
به هم‌پاییِ این یقین که هر چه از ایشان دورتر می‌شویم
حقیقتِ ایشان را آشکاره‌تر در می‌یابیم!
احمد شاملو

No comments: