تا دیروز منتظر بودم....خیلی ها شاید مثل من منتظر بودند...در انتظار
خبری که اگر می رسید شرایط متفاوتی امروز بوجود می آمد....اما خوب نشد ،
هیچ خبری نشد به همین راحتی....کسی هم جوابی نداد و نخواهد داد که چرا بعد
از ماهها انتظار هیچ کس زحمت نکشید توضیحی هرچند کوتاه بدهد که چرا ؟ که
چرا حتی جواب "نه" را هم دریغ کردند!!!!مدتها است برای من دنیا تبدیل شده
است به جایی که هیچ کجایش حساب و کتابی وجود ندارد! عدالت و انصاف فراموش
شده اند و مهربانی واژه ای گم شده است ......این ور آب و آن ور آب هم ندارد...هرچند این ور آب جریان ملموس تر و پر رنگ تر است....شاید....
اما می خواهم مقابل تمام این نامهربانیهای روزگار بایستم ....یکبار دیگر ....محکم تر و راسخ تر از قبل
اما می خواهم مقابل تمام این نامهربانیهای روزگار بایستم ....یکبار دیگر ....محکم تر و راسخ تر از قبل
فردا!
فردا را روزی جدید خواهم ساخت
فردا مغز و چشمم با هم بیدار خواهند شد
.......
فردا چه خواهد شد؟
فردا را خواهم ساخت؟
یا شاید
فردا مرا خواهد ساخت
فردا را روزی جدید خواهم ساخت
فردا مغز و چشمم با هم بیدار خواهند شد
.......
فردا چه خواهد شد؟
فردا را خواهم ساخت؟
یا شاید
فردا مرا خواهد ساخت
No comments:
Post a Comment